English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9348 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
poll degree U درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Masters of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Master of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
kind of U تا درجهای
degree gradution U مقیاس درجهای
dial graduation U مقیاس درجهای
dial graduation U تقسیم بندی درجهای
hot tempering U سخت گردانی درجهای
degree gradution U تقسیم بندی درجهای
stealing from a protected palce U سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
wide angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide-angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
flashingpoint U درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
flashpoint U درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
flashpoints U درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
landsman U ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
wraparound U چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
biparous U توام زا
geminate U توام
joint U توام
adnate U توام
mixed U توام
gemel U توام
twinned U توام
gemini U توام
duad U توام
twin U توام
twin check U بررسی توام
mixed graze U توام زمین
deprived U توام با محرومیت
integrating U توام کردن
amalgamated U توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate U توام کردن
amalgamating U توام کردن
twin check U مقابله توام
amalgamate U توام کردن
accompanied U توام کردن
amalgamates U توام کردن
reatrain U عملکرد توام
twain U توام دوقلو
accompanies U توام کردن
accompany U توام کردن
integrate U توام کردن
integrates U توام کردن
easeful U توام باراحتی
mixed air U توام هوا
geminate U توام کردن
twinned U توام کردن
intergrowth U رویش توام
integrated staff U ستاد توام
integrated training U اموزش توام
twin U توام کردن
charge coupled device U دستگاه توام با بار
effective faith U ایمان توام باعمل
rainsquall U باران توام باتوفان
conjugate U درهم امیختن توام
participant observation U مشاهده توام با مشارکت
work relief U استراحت توام با کار
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
integrated defense U پدافند هوایی توام
hypocritical U توام با تدلیس و تزویر
blizzards U بادشدید توام بابرف
armstand dive U شیرجه توام با بالانس
blizzard U بادشدید توام بابرف
to wed one quality to onether U دوصفت راباهم توام کردن
synergy U کار توام اشتراک مساعی
synergism U کار توام ودسته جمعی
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
kleptolagnia U تحریک جنسی توام با دزدی
integrated reservoir operation U بهره برداری توام از چندمخزن
at least U هیچ نباشد
to be on the safe side U باقی نباشد
unrepresentative U کسیکهداراینظراتعمومیوعام نباشد
college U دانشگاه
academy دانشگاه
university U دانشگاه
colleges U دانشگاه
universities U دانشگاه
Univ U دانشگاه
malicious prosecution U پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
androgyny U وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
auxesis U رشد توام باعدم تقسیم یاخته
High Mass U عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
pleuropneumonia U ذات الجنب توام با سینه پهلو
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
rule of reason U تفسیر قانونی توام با سوء نیت
low priority work U کاری که مهم نباشد
impasse U حالتی که از ان رهایی نباشد
For all we know he may be living . U از کجامعلوم که زند ؟ نباشد
inadmissibly U چنانکه روایاجایز نباشد
not too expensive U خیلی گران نباشد.
academical U دانشجوی دانشگاه
Chancellors U رئیس دانشگاه
presidents U رئیس دانشگاه
president U رئیس دانشگاه
academy U دانشگاه هنر
Chancellor U رئیس دانشگاه
University of Applied Sciences [UAS] U دانشگاه فناوری
college of [music, technology,...] U دانشگاه فناوری
senior technical college U دانشگاه فناوری
state university U دانشگاه دولتی
polytechnic U دانشگاه فناوری
staff college U دانشگاه جنگ
technical university U دانشگاه فنی
academies U دانشگاه اموزشگاه
the institution of a universit U تاسیس دانشگاه
state university U دانشگاه ایالتی
to not give a toss about something [British E] U برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a hoot in hell for something U برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a stuff about something [British E] U برایشان اصلا مهم نباشد.
indefensibly U چنانکه دفاع بردار نباشد
unless otherwise agreed U اگر توافق دیگری نباشد
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
The shell does not always contain a pearl. <proverb> U همیشه در صدف گوهر نباشد .
inexpressively U چنانکه زبان دار نباشد
square peg in a round hole <idiom> U شخصی که مناسب کاری نباشد
extraneously U چنانکه وابسته بموضوع نباشد
extramural U مربوط به خارج از دانشگاه
rectors U رئیس دانشگاه رهبر
chair U کرسی استادی در دانشگاه
chaired U کرسی استادی در دانشگاه
vice-chancellor U معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellors U معاون رئیس دانشگاه
proctor U مدیر اجرایی دانشگاه
semester U دوره 61 هفتهای دانشگاه
war college U دانشگاه عالی جنگ
oxonian U وابسته به دانشگاه اکسفورد
semesters U دوره 61 هفتهای دانشگاه
matriculant U قبول شده در دانشگاه
chairs U کرسی استادی در دانشگاه
rector U رئیس دانشگاه رهبر
chairing U کرسی استادی در دانشگاه
vice chancellor U معاون رئیس دانشگاه
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
right out <idiom> U به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
other things being equal U اگر برای چیزهای دیگر نباشد
illegal U دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
rigid U یک چیز محکم که قبل خم شدن نباشد
null U لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد
sinecures U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecure U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
object lessons U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
academic costume U لباس رسمی استادی دانشگاه
academicals U لباس رسمی استادی دانشگاه
alma mater U سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
donnish U وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
spring practice U دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
matriculate U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
matriculated U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
mattriculation U نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
He was not admitted to the university. U اورا به دانشگاه راه ندادند
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
He is majoring in mathematic at the university. U در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
in the schools U مشغول دادن امتحانات دانشگاه
matriculation U دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculation U امتحان ورودی دانشگاه کنکور
send down U دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
If anything ,it is more expensive. U اگر گرانتر نباشد مسلما" ارزانتر نیست
factories U قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
i speak under correction U انچه می گویم ممکن است درست نباشد
factory U قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
relevantly U بطور مناسب یامربوط چنانکه بیربط نباشد
capital expenditure U هزینهای که فایده اش محدود به یک دوره مالی نباشد
no man's land U سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
figure آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
to not give a smeg about something [British E] U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to not give a shit about something U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
She is forty if a day . U چهل سال راشیرین دارد ( اگر بیشتر نباشد )
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
an insolvent estate U دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
figures U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figuring U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
chancellery U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
chancellory U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
underclassman U شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
general staff college U دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
varsity U تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
prep school U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
sixth forms U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
berkeley unix U گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
prep schools U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
command and general staff college U دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
to not give a damn about something [somebody] U برای چیزی [کسی] اصلا مهم نباشد. [اصطلاح روزمره]
jayvee U عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
upper classes U وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class U وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
Recent search history Forum search
1FIRST Team Number
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1اينک که به لطف الهي و تلاش و کوشش خويش توانسته ايد دوره تحصيلي را در دانشکده ای ادبیات دانشگاه هرات با افتخار طي نماييد، صميمانه اين موفقيت را به شما و خانواده محترمتان تبريک مي گويم و اميدوارم با ت
0چوکی
0دانشگاه خصوصی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com